
ما گاهی فراموش می کنیم
که برای چه از عدم تا به اقلیم وجود،
این همه راه آمده ایم.
ما به ضیافت هستی دعوت نشده ایم تا با خود جمع کنیم و ببریم، بلکه آمده ایم تا ببخشیم و خود را پیدا کنیم.
آمده ایم تا عشق را،
امید را دوستی را و نان را با دیگران تقسیم کنیم.
آمده ایم تا خلأیی را پر کنیم
که فقط و فقط با وجود ما پر میشود و بس
آسودگی چیست؟
آسودگی به اين معنی نيست كه
بايد دراز بكشی و آسوده شوی.
میتوانی در حال پياده روی آسوده شوی.
میتوانی كار خودت را با آسودگی انجام دهی:
بدون تنش،
بدون شتاب،
بدون سرعت.
جايی برای رفتن نيست
فقط در لحظه باش.
دو چيز روح انسان را نوازش مي كند
يكي صدا زدن خداست
و ديگري گوش سپردن به صداي او.
اولي در نيايش و دومي در سكوت.
افراد نابالغی که در عشق می افتند
آزادی همدیگر را نابود می کنند ،
اسارت به وجود می آورند ،
زندان می سازند.
اشخاص بالغ در عشق به همدیگر کمک می کنند تا آزاد باشند؛
به همدیگر کمک می کنند تا تمام انواع اسارتها را نابود کنند.
و وقتی عشق همراه با آزادی جاری می شود زیباست.
وقتی عشق با وابستگی همراه باشد زشت است.
You must be logged in to post a comment.